یانا ایسکایوا/ گتی ایماژ
بر اساس یک مطالعه جدید توسط مرکز ملی آمار بهداشت CDC، افرادی که به تنهایی زندگی می کنند، در مقایسه با افرادی که با دیگران زندگی می کنند، بیشتر احساس افسردگی می کنند. و این تأثیر به ویژه برای افرادی که به تنهایی زندگی می کنند و می گویند که حمایت اجتماعی و عاطفی کمی دارند یا اصلاً حمایت نمی کنند بسیار شدید است.
کسلی کیلام، دانشمند علوم اجتماعی، که در مطالعه جدید شرکت نداشت، میگوید: «جالبترین نکته این مطالعه اهمیت احساس حمایت بود. “و این با شواهد دیگری که نشان میدهد حمایت اجتماعی و حمایت عاطفی واقعاً نقشی اساسی در سلامت و رفاه کلی افراد ایفا میکند مطابقت دارد.”
مطالعه جدید در زمانی انجام می شود که تعداد خانواده های مجرد در ایالات متحده به شدت افزایش یافته است. در دهه 2012 تا 2022، تعداد آمریکاییهایی که به تنهایی زندگی میکردند، نزدیک به 5 میلیون افزایش یافت و به 37.9 میلیون نفر رسید.
این مطالعه بر دادههای سال 2021 از نظرسنجی سالانه مصاحبه ملی سلامت تکیه دارد، که با افراد نمونه ملی از خانوادهها در سراسر کشور مصاحبه میکند. این نشان داد که کمی بیش از 6 درصد از کسانی که به تنهایی زندگی می کنند، در مقایسه با 4 درصد از افرادی که با دیگران زندگی می کنند، احساس افسردگی داشتند.
نویسنده Laryssa Mykyta میگوید خبر خوب در مورد یافتهها این است که اکثریت قریب به اتفاق افرادی که به تنهایی زندگی میکنند علائم نامطلوب سلامت روان را گزارش نکردهاند. او میگوید: «بیشتر بزرگسالانی که تنها زندگی میکنند – 93 درصد – یا هیچ احساس افسردگی ندارند یا احساس افسردگی کم دارند.
در این نظرسنجی همچنین از پاسخ دهندگان در مورد سطوح حمایت اجتماعی و عاطفی در زندگی آنها سؤال شد. Mykyta میگوید: «از پاسخدهندگان پرسیده شد: «چند وقت یکبار حمایت اجتماعی و عاطفی مورد نیاز را دریافت میکنید؟ آیا میگویید همیشه، معمولاً، گاهی اوقات، به ندرت یا هرگز؟»
آنهایی که تنها زندگی می کنند و حمایت اجتماعی و عاطفی کمی دریافت می کنند یا اصلاً حمایت نمی کنند، در مقایسه با افرادی که با دیگرانی زندگی می کنند که حمایت کمی داشتند یا اصلاً حمایت نمی کردند، بسیار بیشتر احتمال دارد که احساس افسردگی را گزارش کنند. از سوی دیگر، هیچ تفاوتی در گزارشهای افسردگی بین افرادی که تنها زندگی میکنند و افرادی که با دیگران زندگی میکنند، وجود نداشت اگر از حمایت اجتماعی و عاطفی برخوردار بودند.
Mykyta میگوید که این یافته “قانعکنندهترین و جالبترین” است، زیرا اهمیت حمایت اجتماعی و عاطفی را در خلق و خو و بهزیستی افراد نشان میدهد.
انزوای اجتماعی و تنهایی به طور فزاینده ای به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی شناخته می شود. مطالعات نشان داده است که آنها با خطر بالاتر بیماری های روحی و جسمی مرتبط هستند.
کیلام، نویسنده کتاب آینده، میگوید: «آنها با مجموعهای از پیامدهای منفی، از جمله دیابت، افسردگی – که در این مطالعه دیدیم – زوال عقل، بیماری قلبی و حتی مرگومیر مرتبط هستند.» هنر و علم اتصال. “بنابراین آنها واقعاً عوامل خطر برای سلامت و رفاه مردم هستند.”
در سال 2023، دکتر ویوک مورتی، جراح عمومی ایالات متحده، توصیه ای را برای افزایش آگاهی در مورد تنهایی و انزوای اجتماعی به عنوان یک بحران بهداشت عمومی منتشر کرد. مورتی همچنین کتابی در این زمینه با عنوان نوشته است با یکدیگر.
“به عنوان ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، ما باید بپرسیم که آیا کسی برای شما وجود دارد؟” روانپزشک دکتر تام اینسل، نویسنده شفا: مسیر ما از بیماری روانی تا سلامت روان. “و این با گفتن اینکه شما تنها زندگی می کنید متفاوت است، زیرا بسیاری از افرادی که تنها زندگی می کنند از حمایت اجتماعی زیادی برخوردارند.”
او میگوید پرسیدن این سوال به متخصصان مراقبتهای بهداشتی اجازه میدهد تا به رفع انزوای اجتماعی بیماران خود کمک کنند.
او می گوید: “می دانید، ما می توانیم به مردم کمک کنیم تا جامعه را پیدا کنند.” ما میتوانیم مطمئن شویم که میتوانیم تعامل اجتماعی را تجویز کنیم. میتوانیم راههایی را برای مردم تجویز کنیم تا در واقع بیشتر درگیر شوند و از حمایت اجتماعی-عاطفی مورد نیاز برخوردار شوند.»