بث لینکر در حال تغییر وضعیت خوب روی سر است


برای دهه ها، ایده درست ایستادن توشه های سیاسی و اجتماعی قابل توجهی را به همراه داشت. خم شدن را نشانه پوسیدگی می دانستند.

در اوایل قرن بیستم، امتحانات وضعیت بدن به دلیل تا حدودی به لطف اتحادیه وضعیت بدنی آمریکا، گروهی از پزشکان، مربیان و مقامات بهداشتی که در سال 1914 تشکیل شد، به پایه اصلی در ارتش، محل کار و مدارس تبدیل شد. در سال 1917، یک مطالعه نشان داد که تقریباً 80 درصد از کلاس اولی هاروارد وضعیت بدنی ضعیفی داشتند. صنعتگران صندلی‌ها، محصولات و ابزارهای تقویت‌کننده وضعیت بدن را جمع کرده‌اند.

اما بت لینکر در کتاب جدید خود با عنوان «اسلوچ: هراس وضعیتی در آمریکای مدرن» استدلال می‌کند که علم واقعی از عقل متعارف در مورد وضعیت بدنی مناسب پشتیبانی نمی‌کند. دکتر لینکر، مورخ و جامعه شناس علم در دانشگاه پنسیلوانیا، اخیراً با نیویورک تایمز مصاحبه کرده است. مکالمه برای وضوح فشرده و ویرایش شده است.

از ملاقات شما خوشبختم.

حالت بدن شما خیلی خوب به نظر می رسد. و این مهم نیست – این تمام هدف کتاب من است. خبر جعلی است

وسواس ما نسبت به وضعیت بدنی عالی اخبار جعلی است؟ من از قلاب خارج شدم!

نگرانی در مورد وضعیت بدن، به عنوان یک موضوع آداب معاشرت، از زمان روشنگری، اگر نگوییم قبل از آن، وجود داشته است، اما وضعیت بدنی ضعیف تا پس از انتشار کتاب داروین «درباره منشأ گونه ها» در سال 1859، به یک وسواس علمی و پزشکی تبدیل نشد. اینکه انسان ها از طریق انتخاب طبیعی تکامل یافته اند و اولین چیزی که توسعه یافته است، دوپا بودن بوده است. به عبارت دیگر، راست ایستادن مقدم بر رشد مغز است.

این ایده بحث برانگیز بود زیرا قراردادها می آموزند که عقل برتر انسان ها را از حیوانات غیرانسان متمایز می کند، و اکنون به نظر می رسد که فقط یک تفاوت فیزیکی صرف، که در ستون فقرات و پاها قرار دارد، نوع بشر را از میمون ها جدا می کند.

به عبارت دیگر، وضعیت بد وضعیت بدوی بود.

در واقع، کاملا برعکس. فرض بر این بود که وضعیت بدنی بد اساساً افراد «متمدن» را تحت تأثیر قرار می دهد – افرادی که دیگر درگیر کار بدنی نیستند، اما در عوض از ثمرات حمل و نقل مکانیزه، صنعتی شدن و اوقات فراغت لذت می برند.

با ظهور علم اصلاح نژادی در اوایل قرن بیستم، دانشمندان خاصی شروع به نگرانی کردند که خم شدن در میان مردمان “متمدن” می تواند منجر به انحطاط شود، یک لغزش به عقب در پیشرفت بشر. اصلاح وضعیت بدن بخشی از پروژه های «بهبود نژاد» شد، به ویژه برای مردان سفیدپوست آنگلوساکسون، بلکه برای زنان طبقه متوسط ​​و سیاهپوستان که در تلاش برای به دست آوردن حقوق سیاسی و برابری بودند. پوسچر نامناسب بدنام شد و به عنوان ناتوانی تعریف شد. همانطور که در کتابم نشان می‌دهم، افرادی که دارای «نقص» وضعیتی بودند به طور مرتب در محل کار، محیط‌های آموزشی و دفاتر مهاجرت آمریکا مورد تبعیض قرار می‌گرفتند. افراد دارای معلولیت در آن زمان هیچ حمایت قانونی نداشتند.

همچنین، این دوره ای بود که پزشکان و مقامات بهداشت عمومی شروع به تمرکز بیشتر بر پیشگیری از بیماری کردند تا گسترش مسری های عفونی مانند سل را کنترل کنند. طرز ایستادن خوب راهی موثر برای جلوگیری از بیماری های کشنده بود که منجر به کمپین هایی شد که به آمریکایی ها یاد داد چگونه صاف بایستند.

هنگامی که میزان سل در دهه 1940 کاهش یافت – تا حدی در نتیجه کشف آنتی بیوتیک ها – دانشمندان و پزشکان شروع به ترسیم یک رابطه علّی بین وضعیت بدنی نامناسب و کمردرد کردند. پرزیدنت جان اف کندی، که کمردرد مزمن داشت و استاد وضعیت بدن خود داشت، شورای رئیس جمهور در زمینه آمادگی جسمانی را به منظور ترویج درستکاری و قدرت در میان شهروندان کشور تقویت کرد.

در بیشتر قرن بیستم، کمپین‌های آگاهی از وضعیت وضعیت بدن به عنوان یک راه ارزان برای بهبود سلامت ملی، به ویژه در مقایسه با سرمایه‌گذاری‌های بهداشتی پرهزینه‌تر مانند بهبود مسکن، زیرساخت‌ها و پوشش ملی بیمه سلامت در نظر گرفته می‌شد. صلیبی های وضعیتی همچنین تمایل داشتند که افراد را برای سلامتی ناتوان خود مسئول بدانند، نه اینکه به مشکلات ساختاری توجه کنند. به عنوان مثال، آنها یک فرد مبتلا به کمردرد را به خاطر ایجاد مشکل، ناتوانی در نشستن و ایستادن صحیح، به خاطر شلختگی سرزنش می کنند.

و شما ادعا می کنید که این ناعادلانه بود.

واقعاً هیچ مدرکی دال بر علیت در آن زمان یا اکنون وجود نداشت.

اما این باور به دلیل مشروعیت بخشیدن به فرضیات قدیمی در مورد اهمیت وضعیت ایستادن برای توانایی انسان مورد توجه قرار گرفت. ارزیابی وضعیت بدن راهی سریع و کارآمد برای اندازه‌گیری شخصیت، هوش و سلامت افراد دیگر شد – همه در یک امتحان نسبتاً ساده.

من انکار وضعیت بدن نیستم. من فکر می‌کنم که پوسچرتراپی می‌تواند ابزار قدرتمندی برای کاهش کمردرد موجود باشد. من خودم برای کمردرد خود به فیزیوتراپ مراجعه می کنم و از میزهای ایستاده، صندلی های ارگونومیک و یوگا برای کمک به احساس خوبم استفاده می کنم. اما این دستگاه‌ها و درمان‌ها بسیار بیشتر از یک مفهوم ثابت از وضعیت بدنی خوب هستند.

چیزی که من می پرسم این است که اصلاح وضعیت چقدر می تواند برای یک فرد سالم و بدون درد از نظر پیشگیری از بیماری های آینده و اجتناب ناپذیری پیری مفید باشد. وحشت وضعیتی که بیش از 100 سال پیش ایجاد شد، و پیام ساده پشت آن، برای خود انضباطی و برای تجارت خوب بود. از یک جهت، تولیدکنندگان صندلی های ارگونومیک، پشت بند، سوتین و کفش، حتی امروزه، می خواهند وحشت را زنده نگه دارند.

آیا ما حتی تعریف خوبی از وضعیت بدنی خوب یا بد داریم؟ ما این کار را نمی کنیم. هیچ کس نمی تواند در مورد استانداردها توافق کند. همچنین، بدن انسان به طرز باورنکردنی پویا است و هر یک از آناتومی های ما تا حدی متمایز هستند. اینکه بگوییم نوعی هنجار ایستا وجود دارد با واقعیت همخوانی ندارد.

این فقط بایستید تا جایی که ممکن است با چانه جمع شده به عقب؟

عمودی خط شاقول همان چیزی است که به آن می گویند. این یکی از راه‌های ارزیابی وضعیت بدن است. شما نشانگرهای تشریحی خاصی در راستای یکدیگر دارید. اما ما هرگز ساکن نیستیم. واقعاً چه مدت می توانید حالتی را نگه دارید که “خوب” است؟

تا زمانی که از این تماس زوم خارج شویم و بتوانم استراحت کنم.

مطالعه علمی اثربخشی اصلاح وضعیت بدن با رسوایی که توسط مجله نیویورک تایمز در دهه 1990 پوشش داده شد، مانع شد. این مقاله گزارش داد که برای چندین دهه تا دهه 1970، مدارس آیوی لیگ از دانش‌آموزان برای بررسی وضعیت بدنشان عکس‌های برهنه می‌گرفتند و این عکس‌ها هنوز در آرشیو اسمیتسونیان وجود داشتند. تحقیقات خود من نشان داده است که عکاسی پوسچر نه تنها در دانشگاه‌های نخبه بلکه در کالج‌ها، بیمارستان‌ها و زندان‌های سراسر کشور اتفاق افتاده است. عمل گرفتن عکس های برهنه عمدتاً در اوایل دهه 1970 به دلیل نگرانی در مورد درستی و حریم خصوصی شخصی پایان یافت.

پس از افشای تایمز، کل دارایی‌های بایگانی حاوی داده‌های علمی وضعیت بدنی یک قرن سوزانده یا خرد شد.

این رسوایی مزایای احتمالی اصلاح وضعیت بدن را زیر سوال نبرد. بلکه با قراردادهای اندازه گیری وضعیت بدن مشکل داشت. بنابراین این باور بهداشتی مبنی بر اینکه وضعیت وضعیت بدن نشانگر سلامت آینده است – که می تواند پیش بینی کننده کمردرد و گردن درد باشد – همچنان پابرجا بود. تا همین اواخر مطالعات خاصی نشان نداده بود که می‌توانید انواع حالت‌ها، حتی خمیدن‌های گاه به گاه را اتخاذ کنید و خوب باشید.

در مجموع، شما استدلال می کنید که هیچ ارتباطی بین وضعیت بدن و اخلاق یک فرد وجود ندارد، و ممکن است هیچ ارتباطی با سلامت طولانی مدت وجود نداشته باشد.

از جهاتی، این فرنولوژی قرن بیستم است. ما از وضعیت بدن برای قضاوت در مورد شخصیت، هوش و توانایی فیزیکی استفاده می کنیم. مثلاً اگر تنبل هستید، به این معنی است که به نوعی تنبل هستید.

تخمین اینکه فرد دیگری بر اساس وضعیت بدنش چه کاری می تواند یا نمی تواند انجام دهد، سطحی و توانا است. از نظر سلامتی درازمدت، فکر می‌کنم هیئت منصفه هنوز در این مورد صحبت نمی‌کند.



Source link