را علم خواهر و برادر مجموعهای جدید است که روشهایی را که خواهر و برادر ما میتوانند بر ما تأثیر بگذارند، از پول و سلامت روانی ما گرفته تا مولکولهای ما را بررسی میکند. ما این داستان ها را طی چند هفته آینده به اشتراک خواهیم گذاشت.
خواهر و برادر ناتنی رپ تحریف شده ای در فرهنگ عامه دریافت می کنند. از یک طرف، شما سیندرلا و خواهران ناتنی اش را دارید. از سوی دیگر، وجود دارد دسته بردی، جایی که شش خواهر و برادر ناتنی تقریباً به طرز مضحکی با هم خوب کنار می آیند.
“دسته بردی در مورد اینکه در خانواده های ناتنی چه کنیم، به ما کمک نکرد. کارولین سانر، استادیار علوم خانواده در ویرجینیا تک که روابط خانوادگی ناتنی را مطالعه می کند، می گوید: واقعاً اینطور نیست.
او میگوید: «این در بهترین حالت افراد زیادی را ناامید میکند.
سانر و سایر محققان می گویند که از آن زمان دسته بردی که در دهه 1970 پخش شد، آنها چیزهای زیادی در مورد اینکه چه چیزی برای کمک به برادران ناتنی کمک می کند و چه چیزهایی مفید نیست، یاد گرفته اند. و در حالی که برخی از توصیه های آنها ممکن است بدیهی به نظر برسد، بقیه ممکن است شما را شگفت زده کنند. در اینجا چند مورد از راهنمایی های تحقیقاتی آنها آورده شده است.
کارها را به آرامی انجام دهید
پاتریشیا پاپرنو، روانشناس که سه کتاب درباره خانوادههای ترکیبی نوشته و دههها را صرف آموزش درمانگران و دیگران در زمینه تحقیقات خانواده ناتنی کرده است، میگوید: «تبدیل شدن به یک خانواده ناتنی یک فرآیند است. یک رویداد نیست. زمان میبرد.
Papernow می گوید وقتی زوج های جدید عاشق می شوند، می توانند در هیجان غرق شوند. او میگوید: «آنها میخواهند خانوادهای تشکیل دهند، و اغلب اوقات از قبل هزینه میکنند.» اما او میگوید که این میتواند برای بچههای اتحادیههای قبلیشان خیلی سریع تغییر کند.
پیپرنو میگوید: «یکی از معضلات این است که با افزایش نرخ تغییر، رفاه بچهها کاهش مییابد. بچهها باید خیلی آهستهتر پیش بروند».
لیزا گارارد و کریستن برانت جیمز می گویند که والدینشان به آرامی برعکس زمانی که در اوایل دهه 1970 عاشق شدند، رفتار کردند. پدر لیزا و مادر کرستن هر دو بیوه بودند و هر کدام سه فرزند داشتند (بی شباهت به بردی باچ خانواده). آنها در یک تابستان زمانی که مادر کرستن دخترانش را برای دیدن خانواده به تگزاس برد، شروع به ملاقات کردند. در عرض دو ماه کوتاه، آنها ازدواج کردند.
کرستن می گوید: من شوکه شدم. برای او، این ازدواج به معنای نقل مکان از خانه اش در کالیفرنیا به تگزاس، خانه ای جدید با خواهر و برادرهای ناتنی و مدرسه ای جدید بود.
او می گوید: «من گریه کردم. “من می گفتم “تو با من شوخی می کنی. زندگی من را خراب می کنی.”“”
لیزا می گوید که این احساس در آن سوی راهرو بسیار مشترک بود.
او به یاد می آورد: «ما جایی نمی رفتیم، اما هنوز برای ما تکان دهنده بود.
علیرغم شروع این طوفان در خانواده ناتنیشان، لیزا و کرستن هر دو موافقند که حدود 50 سال بعد، هر شش خواهر و برادر ناتنی تا حد ممکن به هم نزدیک هستند. آنها به صورت هفتگی زوم می کنند تا به عقب برسند.
کرستن می گوید: “من همه آنها را دوست دارم. آنها همه خواهر و برادر من هستند.”
و این پیوند مادام العمر ممکن است با این واقعیت مرتبط باشد که والدین آنها بسیاری از کارهای دیگر را درست انجام داده اند.
تشریفات خانوادگی جدیدی ایجاد کنید
تحقیقات نشان داده است که برای والدین مهم است که تشریفات خانوادگی جدیدی ایجاد کنند که همه اعضای خانواده ناتنی را به پیوند تشویق کند. والدین کرستن و لیزا این موضوع را جدی گرفتند.
“ما باید یکشنبه به عنوان خانواده به کلیسا می رفتیم [went] در تعطیلات خانوادگی ما به عنوان یک خانواده غذا می خوریم. لیزا میگوید: «این بسیار خانوادهدار بود.
Papernow میگوید گذراندن وقت با هم، بهویژه در فعالیتهای سرگرمکننده، به خانوادههای ناتنی کمک میکند تا «احساس ما» را ایجاد کنند.
برای خانواده لیزا و کرستن، بیشتر این اتفاقات پس از ازدواج والدینشان رخ داد. اما سانر میگوید در حالت ایدهآل، والدین بیولوژیکی میتوانند در زمانی که هنوز در مرحله قرار ملاقات هستند، فرصتهایی را برای پیوند فرزندانشان ایجاد کنند – البته زمانی که مطمئن شوند که شریک جدیدشان در کنار هم خواهد ماند. او میگوید که بهتر است با فرصتهای کم خطری برای آشنایی بچهها با یکدیگر شروع کنید، مانند اسکیت روی یخ یا رفتن با هم به پارک. به این ترتیب، آنها می توانند علایق مشترکی را که ممکن است داشته باشند – خواه موسیقی باشد یا ورزش یا بازی های ویدئویی – بدون فشار ناشی از خواهر و برادر بودنشان کشف کنند.
سانر میگوید: «معرفی آنها خیلی زودتر میتواند به این فرآیند اجازه دهد تا در یک جدول زمانی طبیعیتر اتفاق بیفتد»، همان کاری که دوستیها به طور طبیعی انجام میدهند.
یک به یک با کودک بیولوژیکی خود را حفظ کنید
سانر میگوید: در حالی که ایجاد روابط جدید در خانواده ناتنی مهم است، برای والدین نیز حیاتی است که با فرزند بیولوژیکی خود وقت بگذارند.
او میگوید: «از دیدگاه بچهها، وقتی خانوادههای ناتنی تشکیل میشوند، چیزهای زیادی در حال تغییر است. والدین آنها در حال توسعه روابط با شریک جدید خود و همچنین با فرزندان شریک خود هستند.
و این می تواند به استرس و ناامنی کودک بیولوژیکی که ممکن است احساس کند اضافه کند.
سانر میگوید: «این میتواند احساس حسادت ایجاد کند، اما اغلب از چیزی بسیار عمیقتر ناشی میشود، که احساس از دست دادن، یا اندوه یا احساس واقعاً اضطراب در مورد راههایی است که رابطه شما با والدینتان در حال تغییر است».
لری گانونگ، استاد بازنشسته توسعه انسانی و علوم خانواده در دانشگاه میسوری و محقق قدیمی خانواده ناتنی، خاطرنشان میکند که همه خواهر و برادرها بر سر منابع دعوا میکنند، خواه توجه والدین باشد یا اتاق بزرگتر یا تکههای بزرگتر دسر. اما او میگوید که در خانوادههای ناتنی، اغلب مسائل بزرگتری در ریشه این درگیریها وجود دارد. “مسائلی مانند “آیا من دوست دارم؟ آیا من به اینجا تعلق دارم؟ جای من چیست؟ من در مقایسه با این افراد دیگر کی هستم؟” گانونگ میگوید، این نوع مسائل بزرگ وجود دارد.
وقتی بچه ها در رابطه با والدین بیولوژیکی خود احساس دوست داشتن و امنیت می کنند، «این گانونگ که در حال حاضر در حال نوشتن کتابی با سانر و پروفسور مرلین کولمن از دانشگاه میسوری است، میگوید که به بچهها اجازه میدهد کمی آرامش داشته باشند، و شاید کمتر در حالت رقابتی با خواهر و برادرهای ناتنیشان باشند و بیشتر برای برقراری ارتباط باز باشند. استراتژی های موفق برای روابط خانوادگی ناتنی
پیوند را مجبور نکنید
در حالی که ایجاد فرصتهایی برای پیوند خواهر و برادرهای ناتنی بسیار مهم است، سانر میگوید که باید به بچهها حق انتخاب داده شود که آیا و چگونه مشارکت کنند.
سانر میگوید: «در این انتقال چیزهای زیادی وجود دارد که کنترل آنها را ندارند، و احساس نوعی اجبار برای پیوند با این اعضای جدید خانواده میتواند برای بچهها واقعاً طاقتفرسا باشد». “اجازه دادن به آنها برای حرکت با سرعت خود، احترام به احساسات و سرعتی که می خواهند با هم پیوند بخورند، به آنها این امکان را می دهد که بسیار پذیرای پیوند با خواهر و برادرهای ناتنی خود باشند. در حالی که اگر احساس کنند مجبور هستند، هیچ کس نمی خواهد در یک رابطه قرار گیرد. رابطه با کسی که در آن احساس اجبار می کند.”
نامادری کیلی تامپسون زمانی که یکی از دو پسرخواندهاش، فینلی، از شرکت در مراسم عروسی او با پدرش، مارک میچل، امتناع کرد، این موضوع را جدی گرفت.
«حدود دو هفته قبل از عروسی بود که به مارک گفتم: «اجازه دهید او انتخاب کند. این انتخاب اوست. او در این مورد قاطعانه است. ما نمی توانیم او را مجبور کنیم. و اگر او را مجبور کنیم، زمینه را برای رنجش بیشتر در ادامه خط فراهم می کند.“
فینلی در آن زمان 11 ساله بود و شرکت نکرد. اکنون، هفت سال بعد، تامپسون می گوید که آنها به هم نزدیک شده اند.
تامپسون می گوید: «نادادی بازی کوتاهی نیست. “این یک بازی طولانی است. اگر برای مدت طولانی با همسر یا همسر جدید خود درگیر هستید، باید حتی مدت بیشتری برای فرزندان ناتنی خود باشید.“
گانونگ میگوید که والدین در یک خانواده ناتنی اغلب میخواهند همه با هم ارتباط برقرار کنند و همه چیز به سرعت “عادی” شود. اما واقعیت این است که توسعه روابط نزدیک به زمان نیاز دارد – گاهی اوقات سالها. او می گوید که نوجوانان اغلب نسبت به بچه های کوچکتر برای سازگاری بیشتر طول می کشند.
انضباط را به والدین بیولوژیکی بسپارید
بودن برای فرزندخوانده خود به معنای ایجاد رابطه سالم با آنها است. پیپرنو میگوید، اما تحقیقات واضح است که اگر یک ناتنی اجازه داشته باشد که فرزندخواندهاش را قبل از اینکه فرصتی برای ایجاد رابطهای دلسوزانه و قابل اعتماد داشته باشد، تنبیه کند، این رابطه میتواند سمی شود.
او میگوید: «در واقع آنچه کار میکند این است که والدین نقش انضباطی را حفظ میکنند. “پدر ناتنی اطلاعات زیادی به والدین خارج از گوش بچه ها دارد.”
این بسیار متفاوت از توصیههایی است که اغلب به آنچه که Papernow آن را «خانوادههای بار اول» مینامد داده میشود، جایی که شما میخواهید والدین از یکدیگر حمایت کنند. اما او میگوید درک این نکته مهم است که خانوادههای ناتنی اساساً ساختارهای متفاوتی با خانوادههای بار اول دارند، و آنچه در خانوادههای بار اول کار میکند میتواند در خانوادههای ناتنی نتیجه معکوس داشته باشد.
مثالی دیگر؟ در حالی که والدین بیولوژیکی به شنیدن اینکه شما دوست فرزندتان نیستید عادت کرده اند، تحقیقات نشان می دهد که یک سیستم حمایت دوستانه همان چیزی است که والدین ناتنی باید تلاش کنند.
Papernow میگوید: «پدرخواندهها باید روی چیزی تمرکز کنند که من اتصال مینامم، نه اصلاح – ایجاد یک رابطه جدید، نه تعیین قوانین.
والدین کرستن و لیزا این تحقیق را در مورد نظم و انضباط برای راهنمایی آنها نداشتند، با این حال آنها این رویکرد را در پیش گرفتند. لیزا می گوید که والدین بیولوژیکی مربوطه مسئول ارائه هر رشته “فوق العاده سنگین” خواهند بود. او میگوید: «مثل اینکه یک شب پنج دقیقه از زمان منع رفت و آمد گذشته بودم، من را یک ماه زمینگیر کرد – این از پدرم بود.
این یک تغییر بزرگ است. احساسات کودک در مورد آن را تأیید کنید
والدین لیزا و کرستن هر دو بیوه بودند. وقتی خانواده ناتنی در نتیجه طلاق شکل می گیرد، که اکنون رایج تر شده است، اوضاع می تواند پیچیده تر شود.
سانر میگوید این مهم است که والدین ناتنی به فرزندخوانده خود اطمینان دهند که سعی نمیکنند جایگزین والدین دیگرشان شوند، و به صراحت میگویند: “میدانم که همه این تغییر ممکن است واقعاً سخت باشد. و فقط میخواهم بدانید که من. من در کنار شما هستم، و من اینجا نیستم که شما را پدر و مادر کنم یا یک شخصیت والدین باشم.”
او میگوید ایجاد رابطه مثبتتر بین ناتنی و ناتنی بسیار حیاتی است، زیرا این احتمال را بیشتر میکند که خواهر و برادر ناتنی نیز با هم کنار بیایند.
سانر میگوید، همچنین برای والدین بیولوژیکی مهم است که احساس از دست دادن و آوارگی فرزندشان را در یک خانواده ناتنی تأیید کنند، زیرا اغلب اوقات، این ریشه درگیری با خواهر و برادرهای ناتنی آنهاست.
به عنوان مثال، تحقیقات سانر با گانونگ نشان داده است که فضای فیزیکی مشترک – چه فضای اتاق خواب باشد و چه کسی که در زیرزمین قرار می گیرد – یکی از بزرگترین منابع درگیری بین خواهر و برادرهای ناتنی است. او میگوید اعتراف به احساس فرزندتان میتواند واقعاً قدرتمند باشد، حتی اگر همه پاسخها را نداشته باشید.
سانر میگوید وقتی به خواهر و برادرهای ناتنی و ناتنیها زمان و فضا داده میشود «بهجای تحمیل قالب به آنها، واقعاً الگوی رشد خود را پیدا کنند، در اینجاست که ما شاهد نتایج مثبت هستیم».
او می گوید که نتیجه نهایی ممکن است شبیه یک رابطه سنتی بین خواهر و برادرهای بیولوژیکی نباشد، و این نیز خوب است.
گانونگ موافق است. او به خانواده ها توصیه می کند که تصور نکنند باید تجربه هسته ای خانواده ازدواج اول را دوباره خلق کنند. “من میخواهم آنها به خانواده جدیدشان با خلاقیت فکر کنند و بپرسند: «چه چیزی برای ما مفید است؟» ما که هستیم؟ به چه چیزی نیاز داریم؟”
او می گوید که خانواده های ناتنی متفاوت هستند، اما این تفاوت می تواند یک نقطه قوت نیز باشد.