ویلیام پی مورفی جونیور، مخترع کیسه خون مدرن، در 100 سالگی درگذشت


دکتر ویلیام پی مورفی جونیور، مهندس زیست پزشکی که مخترع کیسه خون وینیلی بود که در جنگ کره جایگزین بطری های شکستنی شد و تزریق خون را در میدان های جنگ، بیمارستان ها و در صحنه های بلایای طبیعی و حوادث ایمن و قابل اطمینان می کرد، درگذشت. روز پنجشنبه در خانه اش در کورال گیبلز، فلوریدا. او 100 ساله بود.

مرگ او روز دوشنبه توسط مایک توماس، رئیس و مدیر اجرایی US Stem Cell، یک شرکت فلوریدا که دکتر مورفی مدت‌ها رئیس آن بود، تایید شد. او سال گذشته رئیس بازنشسته شد.

دکتر مورفی، پسر یک پزشک برنده جایزه نوبل بوستون، همچنین به طور گسترده با پیشرفت های اولیه در ساخت ضربان سازهایی برای تثبیت ریتم های نامنظم قلب، کلیه های مصنوعی برای پاکسازی خون از ناخالصی ها و بسیاری از دستگاه های استریل از جمله شناخته شد. سینی ها، تیغه های چاقوی جراحی، سرنگ ها، کاتترها و سایر اقلام جراحی و مراقبت از بیمار که یک بار استفاده می شوند و دور ریخته می شوند.

اما دکتر مورفی شاید بیشتر به دلیل کارش بر روی کیسه خون مدرن شناخته شده بود: ظرف مهر و موم شده، انعطاف پذیر، بادوام و ارزان قیمت، ساخته شده از پلی وینیل کلراید، که بطری های شیشه ای شکننده را از بین می برد و تقریباً همه چیز را در مورد ذخیره سازی، قابل حمل بودن و سهولت تغییر می داد. انتقال و انتقال خون در سراسر جهان.

این کیسه ها که با همکاری یکی از همکارانش، دکتر کارل دبلیو والتر، در سال های 1949-1950 ساخته شدند، سبک، مقاوم در برابر چروک و ضد پارگی هستند. کار با آن‌ها آسان است، گلبول‌های قرمز و پروتئین‌ها را حفظ می‌کنند و اطمینان می‌دهند که خون حداقل به مدت شش هفته در معرض هوا قرار نگیرد. بانک های خون، بیمارستان ها و سایر مراکز نگهداری پزشکی به طول عمر آنها بستگی دارد. پهپادها آنها را با خیال راحت به مناطق دور افتاده پرتاب می کنند.

در سال 1952، دکتر مورفی به عنوان مشاور به خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده ملحق شد و به دستور ارتش، در طول جنگ به کره رفت تا با تیم‌هایی از پزشکان، استفاده از کیسه‌های خون را در انتقال سربازان مجروح نشان دهد. در پایگاه های امدادی نزدیک خط مقدم.

دکتر مورفی در مصاحبه تلفنی از خانه خود برای این مراسم ترحیم در سال 2019 گفت: “این اولین آزمایش بزرگ کیسه ها در شرایط میدان نبرد بود، و موفقیتی بی سابقه بود.” شبکه‌های جمع‌آوری و ذخیره‌سازی خون صلیب سرخ آمریکا و سازمان‌های مشابه در خارج از کشور.

(برای سال‌ها، محققان گفته‌اند که یک ماده در پلی‌وینیل کلرید، دی‌اتیل هگزیل فتالات یا DEHP – که در ساخت مصالح ساختمانی، لباس‌ها و بسیاری از محصولات مراقبت‌های بهداشتی استفاده می‌شود- خطر سرطان را برای انسان به همراه دارد. از سال 2008، کنگره DEHP را در محصولات کودکان ممنوع کرده است. ایالات متحده، اتحادیه اروپا برچسب‌ها را الزامی کرده است، و مواد شیمیایی جایگزین جایگزین DEHP در کیسه‌های خون شده‌اند.)

دکتر مورفی به یاد می‌آورد که در کره، پزشکان ارتش را دید که از سوزن‌ها برای تزریق خون به بیماران استفاده می‌کردند و ابزار پزشکی اغلب به اندازه کافی استریل نمی‌شدند. او که از خطرات عفونت نگران بود، مجموعه‌ای از سینی‌های پزشکی نسبتاً ارزان مجهز به داروها و ابزارهای جراحی استریل‌شده را طراحی کرد که می‌توان آنها را پس از یک بار استفاده دور انداخت و خطر ابتلای بیماران را به شدت کاهش داد.

در سال 1957، او شرکت توسعه پزشکی را تأسیس کرد، یک شرکت میامی که دو سال بعد به Cordis Corporation تبدیل شد، توسعه دهنده و سازنده دستگاه هایی برای تشخیص و درمان بیماری های قلبی و عروقی. با دکتر مورفی به عنوان مهندس ارشد، رئیس، مدیر اجرایی و رئیس، کوردیس چیزی را تولید کرد که او آن را اولین ضربان ساز قلب همزمان نامید.

دکتر مورفی گفت، همانطور که استفاده از ضربان‌سازهای کاشته‌شده در دهه‌های 1960 و 1970 رایج‌تر شد، او دید که این دستگاه‌ها ممکن است برای پاسخ دادن نه تنها به ریتم‌های نامنظم قلب – معمولاً ضربان غیرطبیعی آهسته – بلکه به نشانه‌هایی بهبود یابند. خونریزی، آسیب بافتی، تشکیل لخته خون یا مشکلات الکترود ضربان ساز به عضله قلب منتهی می شود.

این عوارض او و تیمش را بر آن داشت تا نسل جدیدی از ضربان سازها را تولید کنند که می توانند به صورت خارجی برنامه ریزی شوند. از این تلاش، اولین ضربان ساز با تقاضای دوگانه در دهه 1980 با کاوشگرهایی در دو حفره قلب برای تصویر کامل تر از فعالیت اندام و نقص های خزنده به وجود آمد.

پیس میکر پیشرفته Cordis حاوی یک کامپیوتر کوچک بود که می توانست مشکلات قلبی را تشخیص دهد و در واقع مکالمه الکترونیکی دو طرفه با متخصص قلب داشته باشد. متخصص قلب می تواند به نوبه خود راه حل های غیرتهاجمی ابداع کند و کامپیوتر را برای انجام آنها برنامه ریزی کند.

به علاوه، دکتر مورفی گفت، تیم او راه‌های بهتری برای «دیدن» درون سیستم عروقی ابداع کرد. دستگاه فشار موتوری او با دقت، مقدار کمی مایع حاوی ید برای رنگ را به ظرف انتخابی تزریق کرد. در آنجا، مایع روی یک تصویر اشعه ایکس به نام آنژیوگرام ظاهر شد و پنجره‌ای را به گوشه‌ها و شکاف‌هایی که ممکن است انسداد در کمین باشد، ایجاد می‌کند.

برای رفع انسداد، دکتر مورفی و یکی از همکارانش، رابرت استیونز، کاتترهای عروقی استریل یا کاوشگرهایی ابداع کردند که امکان دسترسی به انسداد عروق را فراهم می‌کرد. (تزریق‌کننده‌های آنژیوگرافی امروزی ظاهری روباتیک در عصر فضا دارند، با دوربین‌ها و چراغ‌های کوچک در کاوشگرها و یک صفحه تلویزیون در بیرون برای هدایت مسیر دکتر از میان تونل‌ها.)

در زمان دکتر مورفی، کوردیس به کلیه‌های مصنوعی نیز وارد شد، که خون را از مواد زائدی که به طور معمول در بدن جمع می‌شوند پاک می‌کنند. برای حفظ زندگی حیاتی است، پاکسازی زمانی اتفاق می افتد که خون در یک طرف غشاء جریان دارد در حالی که حمامی از مواد شیمیایی در طرف دیگر جریان دارد. ناخالصی‌های موجود در خون از طریق منافذ ریز غشاء به داخل حمام می‌روند و دور می‌شوند.

دکتر Willem J. Kolff، یک پزشک هلندی، اولین کلیه مصنوعی را در طول جنگ جهانی دوم ساخت. این یک ابزار روب گلدبرگ بود: روکش های سوسیس پیچیده شده در اطراف یک طبل چوبی که در محلول نمک می چرخد. دستگاه دکتر مورفی از الیاف توخالی فشرده از رزین های مصنوعی به عنوان فیلتر استفاده می کرد. علیرغم ناکارآمدی آن، به طور گسترده در کلیه های مصنوعی پوشیدنی یا کاشته شده استفاده می شد.

پیشرفت‌های بعدی در کلیه‌های مصنوعی و دیالیز به هزاران بیمار مبتلا به نارسایی کلیه دسترسی به درمان و عمر طولانی‌تر داده است. اما این دستگاه ها هنوز به اندازه کلیه کارآمد انسان نیستند. کلیه های مهندسی شده زیستی هنوز امیدی برای آینده هستند.

دکتر مورفی در سال 1985 از کوردیس بازنشسته شد تا سایر علایق پزشکی تجاری را دنبال کند. تا آن زمان، او دارای 17 حق ثبت اختراع بود، حدود 30 مقاله برای مجلات حرفه ای نوشته بود و جایزه خدمات برجسته انجمن سرعت و الکتروفیزیولوژی آمریکای شمالی را دریافت کرده بود. او در سال 2003 جایزه یک عمر دستاورد Lemelson-MIT را دریافت کرد و در سال 2008 به تالار مشاهیر مخترعان ملی معرفی شد.

ویلیام پری مورفی جونیور در 11 نوامبر 1923 در بوستون به دنیا آمد. پدرش که یک هماتولوژیست بود، جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی 1934 را برای مطالعه ای که نشان داد رژیم غذایی از جگر خام می تواند اثرات کم خونی خطرناک را بهبود بخشد، به اشتراک گذاشت. مادر او، هریت (آدامز) مورفی، اولین زنی بود که در ماساچوست یک دندانپزشک مجاز شد.

ویلیام جونیور و خواهر بزرگترش پریسیلا در بروکلین، حومه بوستون بزرگ شدند. پریسیلا در نوجوانی به جوانترین خلبان زن واجد شرایط در کشور تبدیل شد، اما اندکی بعد در سقوط یک هواپیمای کوچک در طوفان برفی در نزدیکی سیراکوز، نیویورک، در یک پرواز شبانه پزشکی از بوستون جان باخت.

ویلیام که به عنوان پسری شیفته مکانیک بود، یک برف‌دمنده با موتور بنزینی ابداع کرد و طرح آن را به یک شرکت فروخت.

پس از فارغ التحصیلی از آکادمی میلتون در ماساچوست، در هاروارد، جایی که پدرش در آنجا تدریس می کرد، پیش پزشکی خواند و در سال 1946 فارغ التحصیل شد. او مدرک پزشکی خود را از دانشگاه ایلینوی در شیکاگو در سال 1947 به دست آورد. در حالی که به مدت یک سال در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می کرد. مؤسسه فناوری ماساچوست، او یک پروژکتور فیلم برای نمایش تصاویر پرتو ایکس بزرگ شده برای مخاطبان پزشکی ایجاد کرد.

دکتر مورفی در بیمارستان سنت فرانسیس در هونولولو کارآموزی کرد، سپس برای مدت کوتاهی در بیمارستان پیتر بنت بریگام (در حال حاضر بیمارستان بریگهام و زنان) در بوستون به طبابت پرداخت قبل از اینکه حرفه خود را در مهندسی زیست پزشکی آغاز کند.

در سال 1943 با باربارا ایستهام، زبان شناس آمریکایی که در چین به دنیا آمده بود، ازدواج کرد. آنها در اوایل دهه 1970 طلاق گرفتند. که در در سال 1973، دکتر مورفی با بورلی پترسون ازدواج کرد. او به همراه سه دختر از ازدواج اولش، وندی سوراکوفسکی و کریستین و کاتلین مورفی، از او جان سالم به در برد. دو نوه؛ و یک نوه

پس از بازنشستگی از کوردیس، دکتر مورفی و یکی از همکارانش، جان استرنر، در سال 1986 شرکت Hyperion را که طراحی، تولید و به بازار عرضه می‌کرد آزمایشگاه‌های پزشکی و دستگاه‌های تشخیصی را خریداری کردند. در سال 2003، او به هیئت مدیره Bioheart که درمان های سلول های بنیادی را توسعه داد، پیوست. او در سال 2010 رئیس Bioheart و سپس رئیس شرکت سلول های بنیادی ایالات متحده، یک شرکت جانشین شد.

در سال 2019، یک دادگاه فدرال به سازمان غذا و دارو اجازه داد تا سلول های بنیادی ایالات متحده را از تزریق عصاره ساخته شده از چربی شکم خود به بیماران منع کند. این اقدام پس از آن انجام شد که سه بیمار دچار آسیب شدید و دائمی چشم ناشی از عصاره چربی تزریق شده به چشم آنها برای درمان دژنراسیون ماکولا شدند. این شرکت ادعا کرده بود که عصاره حاوی سلول های بنیادی با قدرت شفابخشی و بازسازی است، اما کارشناسان پزشکی این ادعا را رد کردند.

دکتر مورفی در آن زمان نسبت به وعده تحقیقات سلول های بنیادی مشتاق شده بود. در سال 2014، او در یک کنفرانس میامی در مورد زمینه به سرعت در حال رشد و بحث برانگیز استفاده از سلول های بنیادی مشتق شده از مغز استخوان و خون بند ناف برای درمان بیماری های عصبی، دیابت و بیماری های قلبی صحبت کرد. او گفت: «این یک دنیای کاملاً جدید از درمان ترمیمی است که برای آینده ما حیاتی خواهد بود.

الکس تراب گزارش کمک کرد



Source link