در بسیاری از ایالتها، اگر شما بخشی از زوجی هستید که فرزندتان را بزرگ میکنند، و هرگز ازدواج نمیکنید یا طلاق میگیرید، و شریک زندگیتان میخواهد ارتباط را قطع کند، میتوانید بهعنوان یک غریبه قانونی برای فرزندی که به تربیت آن کمک کردهاید، اما با او کمک کردهاید. شما یک پیوند ژنتیکی مشترک ندارید. داگلاس نژیمی، استاد حقوق دانشگاه ییل که با سازمان های دگرباشان جنسی و دیگر دانشگاهیان در حال کار بر روی بیانیه ای مشترک از اصول در مورد دسترسی به اطلاعات شناسایی اهداکننده “خطر قانونی واقعی در بسیاری از جاها وجود دارد. و سپس ایده ای وجود دارد که این قوانین بیان می کنند، که این است که پیوندهای بیولوژیکی مهمتر از پیوندهای دیگر هستند.
مالینا سیمارد هالم، 27 ساله، دختر اهداکننده یک جفت پدر همجنسگرا، عضو سابق هیئت مدیره Family Equality and Colage، دو گروه خانواده های LGBTQ است که بخشی از ائتلافی هستند که خواستار توقف تصویب قوانین افشای بیشتر هستند. . سیمارد هالم با لوی اسنیف همدردی می کند، اما او نمی خواهد دولت پیشنهاد کند که جستجوی اهداکننده ضروری است. او میگوید ندانستن آن شخص لزوماً خلأ ایجاد نمیکند. پدران او در مورد چگونگی تصور او و برادرانش صریح بودند – تحقیقات نشان می دهد رویکردی که تمایل به تقویت روابط والدین و فرزند دارد – و او احساس از دست دادن را تجربه نکرد.
سیمارد هالم به یاد می آورد که مجبور بود در برابر قضاوت بیگانگان مقاومت کند، کسانی که او را مجبور به این فرض کردند که طبیعت بیش از پرورش اهمیت دارد. «مردم میپرسیدند: مادرت کیست؟ او کجاست؟» سیمرد هالم می گوید. گاهی اوقات آنها با قاطعیت می گفتند: “او پدر و مادر واقعی شماست. شما باید با او باشید.»
این چارچوب در گذشته در مبارزه با ازدواج همجنسگرایان استفاده میشد. یک نظرسنجی در سال 2010، به نام «نام بابای من اهداکننده است» و توسط مؤسسه ارزشهای آمریکایی، یک گروه محافظهکار، تأمین مالی شد، ادعا کرد که بسیاری از کودکانی که از اهداکنندهها باردار شدهاند، از منشأ خود آسیب دیده و منزوی شدهاند. این مطالعه مورد بازبینی همسالان قرار نگرفت، و تحقیقات دیگر نشان داده است که کودکانی که از اهداکننده باردار شدهاند معمولاً به خوبی همسالان خود عمل میکنند. اما برای سالها در دادگاه، مخالفان ازدواج همجنسگرایان استدلال میکردند که فرزندان زوجهای همجنسگرا بدتر بزرگ میشوند و احساس بیپدری یا بیمادری میکنند.
خانوادههای LGBTQ همچنین نگران این هستند که برخی از افرادی که از پایان دادن به ناشناس ماندن حمایت میکنند، از جمله لوی اسنیف، فکر میکنند که کودکان باید بتوانند هویت اهداکننده خود را زودتر از سن 18 سالگی – در 16 یا 14 سالگی – بدانند. خانواده های آنها و رفتار والدینشان. کورتنی جاسلین، استاد حقوق در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، می گوید که کاهش سن خانواده را از نظر قانونی آسیب پذیرتر می کند. و این هم بر ادراک اجتماعی خانواده تأثیر میگذارد و هم اینکه بچهها و والدین یکدیگر را میبینند.»