آنچه خوک ها و سنجاب ها می توانند در مورد مدیریت درد به ما بیاموزند

Oدر چند دهه گذشته، مطالعات حمایتی زیادی در مورد اثرات ارتقاء سلامت یک شخصیت خوش بین انجام شده است. تحقیقات زیادی در مورد ارتباط بین سطح بالای خوش‌بینی و سلامت خوب انجام شده است، که به خوبی در مقاله تحقیقاتی بورل آر. گودین و هیلی دبلیو. بولز، روان‌شناس بالینی بالینی، بورل آر. گودین و هیلی دبلیو. بولز در سال 2014، با عنوان مناسب، «خوش‌بینی و تجربه درد: مزایای نیمه پر لیوان را دید.» نویسندگان بیان می کنند که خوش بینی “هم با بهبود فیزیولوژیکی و هم سازگاری روانی اجتماعی با جراحی بای پس عروق کرونر، پیوند مغز استخوان، افسردگی پس از زایمان، آسیب مغزی تروماتیک، بیماری آلزایمر، سرطان ریه، سرطان سینه و لقاح آزمایشگاهی ناموفق مرتبط است.”

تحقیقات جدیدتر نشان می‌دهد که سطوح بالای امید با سطوح پایین‌تر درد، ناراحتی روانی و ناتوانی عملکردی در بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن مرتبط است. من هر روز با دیدن بیماران متوجه این ارتباط ها می شوم و بنابراین سبک بالینی من خوش بین بودن است. من نمی‌خواهم امید کاذبی بدهم، اما فکر می‌کنم نقش اصلی یک پزشک آموزش دادن به بیماران در مورد امکانات درمان بیماری‌هایشان است، هم بیماری‌هایی که اکنون در دسترس هستند و هم آن‌هایی که ممکن است در آینده نزدیک در دسترس باشند. من می‌دانم که به‌عنوان یک بیمار احساس خارج از کنترل شدن، روحیه‌اش را تضعیف می‌کند، اما با اطمینان از اینکه بیماران متوجه می‌شوند چه اتفاقی می‌افتد، امیدوارم بتوانم حداقل مقداری از استرس را کاهش دهم – و شاید حتی آنها را قادر به داشتن نتیجه بهتر از طریق خوش‌بینی جدیدشان کنم.

بیشتر بخوانید: ما در مبارزه با سرطان به داده های بیشتری نیاز داریم. در اینجا یک طرح برای کمک به ما برای رسیدن به آنجا وجود دارد

این بدان معنا نیست که هیچ ارزشی در غم و اندوه و احساس کسالت وجود ندارد. خوش بینی اجباری زمانی می تواند نتیجه معکوس داشته باشد که مثبت اندیشی غیراصیل بیش از حد منجر به انکار و پنهان کردن احساسات تاریکی شود که از ما می طلبد آنها را پردازش کنیم. خلق و خوی شما و دیدگاه کلی شما نسبت به زندگی متقابل نیستند. اما این دو برای کمک به تعیین شخصیت کلی و رویکرد شما به زندگی در پاسخ به رویدادهای مثبت یا منفی با هم تعامل دارند. جای تعجب نیست که این موضوع در مورد سایر اعضای قلمرو حیوانات، به ویژه برای خوک ها و سنجاب ها نیز صادق است.

در واقع خوک اهلی حیوان جالبی برای مطالعه و مقایسه با انسان ها از نظر نحوه پردازش شادی و درد است. خوک ها جزو فهرست رو به رشدی از موضوعات تحقیقاتی در زمینه علمی نسبتاً جوان شخصیت حیوانات هستند. خوک ها تعدادی از ظرفیت های شناختی مانند خودآگاهی، تجربه احساسات و بازیگوشی را با انسان به اشتراک می گذارند. مطالعات روی خوک‌های خانگی به ما می‌گویند که خلق و خو و شخصیت برای تأثیرگذاری بر تفکر، نحوه اعمال تعصبات ما در محیط و تصمیم‌گیری تأثیر متقابل دارند. و یک کلمه کلیدی در آن نهفته است: محیط زیست. به نظر می رسد که محیط های ما می توانند حالات ما (و خوک ها) را ایجاد یا خراب کنند.

در خوک‌ها، شخصیت اغلب با تماشای چگونگی کنار آمدن حیوانات در شرایط مختلف اندازه‌گیری می‌شود. خوک هایی که فعال تلقی می شوند و با رفتار فعال تر و سازگارتر مشخص می شوند، با خوک های واکنشی که منفعلانه تر و نامنظم تر رفتار می کنند یکسان نیستند. در مطالعات انجام شده بر روی انسان، کنش‌پذیری و واکنش‌پذیری به ترتیب با برون‌گرایی و روان رنجورخویی مرتبط شده‌اند که برون‌گراها خوش‌بین‌تر و آن‌هایی که تمایلات عصبی دارند بدبین‌تر هستند. در یک مطالعه به ویژه روشنگر در سال 2016 که توسط گروهی از محققان در بریتانیا که در زمینه رفتار و رفاه حیوانات تخصص دارند، انجام شد، بستر خوک‌هایی که شامل خوک‌های فعال و واکنش‌گرا بود در یکی از دو محیطی قرار داده شد که بر خلق و خوی آنها تأثیر می‌گذارد. یکی از محیط‌ها که به گونه‌ای طراحی شده بود که احساس خوبی داشته باشد، راحت‌تر، بازیگوش‌تر و جادارتر از محیط دیگر بود. به ازای هر خوک چند فوت مربع بیشتر داشت و نی به آن اضافه می شد، که خوک ها دوست دارند با آن بازی کنند و به عنوان بستر خود از آن استفاده کنند. تحقیقات طولانی مدت نشان داده است که افزودن کاه به خوک می تواند رفاه خوک ها را افزایش دهد.

برای انجام این آزمایش، خوک ها آموزش داده شدند تا دو کاسه تغذیه جداگانه را با نتایج متفاوت مرتبط کنند. یک کاسه حاوی خوراکی‌های شیرین بود که نشان‌دهنده یک نتیجه مثبت بود و دیگری که پر از دانه‌های قهوه بود، نتیجه منفی را ارتقا داد.

سپس محققان کاسه سومی را معرفی کردند که به عنوان آزمون تورنسل برای شناسایی میزان خوش بینانه یا بدبینانه هر خوک عمل می کند. محققان مشاهده کردند که آیا خوک با انتظار شیرینی بیشتر (و در نتیجه یک نتیجه مثبت دیگر) به این کاسه نزدیک شد و خوشبین بودند. همانطور که مشخص شد، خوک‌های فعال بدون توجه به احتمال بیشتری خوش‌بینانه پاسخ می‌دادند، اما خوش‌بینی خوک‌های واکنش‌گرا به خلق و خوی آن‌ها بستگی داشت. خوک‌های واکنش‌پذیری که در محیطی با احساس خوب زندگی می‌کردند، به احتمال زیاد نسبت به کاسه غذا با داخل ناشناخته خوش‌بین بودند. خوک هایی که در محیطی کوچکتر و بایرتر زندگی می کردند بدبینانه عمل کردند. این آزمایش همچنین آنچه را که محققان از ابتدا فرض می‌کردند درست بود نشان داد: انسان‌ها در ترکیب ویژگی‌های شخصیتی طولانی‌مدت، مانند تمایل به داشتن چشم‌اندازی غم‌انگیز یا برعکس، با تعصبات خلقی کوتاه‌مدت در هنگام قضاوت منحصربه‌فرد نیستند.

شخصیت‌های ما تصمیمات ما را رنگ می‌کنند و خلق و خوی ما می‌تواند به شدت تحت تأثیر محیط‌هایمان باشد، به این معنی که ما کنترلی در محافظت از حالات دلخواه خود داریم. اگر می خواهید ترازو را به نفع امیدوار بودن پایین بیاورید و از مزایای سلامتی بهره مند شوید، باید به محل زندگی خود توجه داشته باشید، چه چیزی (و قطعاً با چه کسانی) اطراف خود را احاطه کرده اید، و اوقات فراغت خود را در کجا می گذرانید (تماشا کردن). تلویزیون به تنهایی در اتاق نشیمن یا قدم زدن با یک دوست). این توصیه ممکن است بدیهی یا پیش پا افتاده به نظر برسد، اما تا همین اواخر علم واقعاً اهمیت پدیده شخصیت-خلق-دیدگاه-نتیجه را بررسی نکرده است.

بیشتر بخوانید: چه می شود اگر حیوانات هم کابوس ببینند؟

دانشمندان دیگر یافته هایی را در سنجاب ها ثبت کرده اند که یک بار دیگر به اهمیت شخصیت اشاره می کند. یک مطالعه سه ساله منتشر شده در سال 2021 که توسط تیمی از محققان دانشگاه کالیفرنیا، دیویس و آزمایشگاه بیولوژیکی کوه راکی در کلرادو انجام شد، اولین موردی است که شخصیت سنجاب‌های زمینی با گوشته طلایی را که در سراسر غرب رایج هستند، ثبت کرد. ایالات متحده و بخش هایی از کانادا. محققان چهار ویژگی اصلی را ثبت کردند: جسارت، پرخاشگری، سطح فعالیت و جامعه پذیری. آنها خاطرنشان کردند که سنجاب‌های جسورتر و اجتماعی‌تر نسبت به همتایان خجالتی خود برتری دارند. گروه‌ها سریع‌تر حرکت می‌کنند، دستور می‌دهند از فضا و مکان‌های بیشتری برای نشستن خود استفاده کنند و دسترسی بیشتری به منابع پیدا کنند. این اثرات در نهایت به نفع بقای سنجاب های اجتماعی است. خوشرویی و شاید کمی بی پروا بودن به صرفه است.

اگرچه مدیریت درد و درد در چارچوب شخصیت بخشی از این مطالعه نبود، با این وجود می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم. خیلی چیزها وجود دارد که هر یک از ما روی آنها کنترل داریم و خیلی چیزها مانند سلامتی که فقط کنترل جزئی در اختیار داریم، بنابراین باید از قدرتی که در اختیار داریم استفاده کنیم تا ترازو را به نفع خود خم کنیم. این بدان معناست که سبک زندگی خود را خوب نگاه کنیم، زیرا روی چیزهایی که می‌توانیم تأثیر بگذاریم کار کنیم – خلق و خویمان، محیط‌هایمان، افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستیم، جایی که انتخاب می‌کنیم زمان خود را بگذرانیم- و جنبه‌های دیگر مانند درد و احساسمان. بهتر کردن. شاید همه علائم ما را کاهش ندهد، اما تاثیر زیادی خواهد داشت.

تحقیقات جدید روی افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی، مانند خودشیفتگی و اختلال شخصیت مرزی، نشان می‌دهد که آنها سطوح بالاتری از درد را گزارش می‌کنند و حتی ممکن است در معرض خطر بیشتری برای زوال شناختی (و زوال عقل، از جمله آلزایمر) باشند. این تحقیق جدیدتر نیز قدرت شخصیت را برجسته می کند. به طور خاص، این تحقیق نشان می‌دهد که افرادی که سازمان‌یافته، مسئولیت‌پذیر، هدف‌دار، و دارای سطوح بالایی از نظم و انضباط شخصی هستند (“وجدان کاری”) ممکن است نسبت به افرادی که بد خلق هستند یا از نظر عاطفی ناپایدار هستند، کمتر در معرض خطر ابتلا به زوال شناختی و اختلال باشند. (“عصبی”). تصور من این است که تحقیقات در مورد درد و شخصیت و شناخت و شخصیت به طور فزاینده ای همپوشانی دارند. به هر حال، الگوهای تفکر و رفتار ما – ویژگی های شخصیتی ما – همگی با نحوه درک ما از درد و عملکرد مغز ما همراه است.

Source link